Web3 در چند سال گذشته فراز و نشیب های خود را داشته است، اما آیا موارد استفاده واقعی از آن وجود دارد؟
راج گوکال، یکی از بنیانگذاران پروتکل بلاک چین سولانا و مدیر عامل آزمایشگاه سولانا، کار خود را در فضای سرمایه گذاری خطرپذیر با تمرکز بر تجارت فناوری با رشد بالا آغاز کرد.
به مدت هفت سال، گوکال بر روی فناوری مراقبت های بهداشتی تمرکز کرد، ابتدا با سنسورهای پوشیدنی با استفاده از بلوتوث کم انرژی به عنوان یک پروتکل بی سیم، سپس مدیریت محصول در Omada Health را پیشرو کرد. او به کوین تلگراف گفت که هدفش رسیدگی به سیستم مراقبت بهداشتی از هم پاشیده و دشوار ایالات متحده است، اما «با برنامههای مراقبتهای بهداشتی و تنظیمکنندهها با چالشهایی روبهرو شده است که باعث شده من مشکلات دائمی این صنعت را بشناسم».
گوکال پس از ملاقات با بنیانگذار سولانا، آناتولی یاکوونکو و دیدن “چشم انداز او برای حل مقیاس پذیری در کریپتو”، خود را در صنعت کریپتو غوطه ور کرد. “سفر در طول پنج سال گذشته بسیار ارزشمند بوده است.”
گوکال اخیراً با Cointelegraph مصاحبه کرده است تا در مورد Web3، مقیاس پذیری، توکن سازی و موارد دیگر صحبت کند.
Cointelegraph: فقدان موارد قابل توجه استفاده واقعی در فضای Web3 مورد توجه قرار گرفت. این به این تصور کمک می کند که بازار محصول مناسبی برای این بخش وجود ندارد. چند مورد استفاده در دنیای واقعی که Web3 در حال حاضر در اولویت قرار دارد چیست؟
راج گوکال: یک مورد استفاده در دنیای واقعی که به ذهن می رسد، شبکه های زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز یا DEPIN است. توسعه دهندگان اغلب پیشتاز هستند، همانطور که در پروژه هایی مانند هلیوم دیده می شود، که قبل از انتقال به سولانا یک شبکه 5G غیرمتمرکز با 1.5 میلیون نقطه دسترسی ایجاد کرد. به طور مشابه، Hivemapper نقشههای غیرمتمرکز خود را در دسترس قرار داده است و از نیروی کار پراکنده جهانی خود که مجهز به دوربینهای داشکم هستند، استفاده میکند. این جایگزینی برای استفاده از ده ها هزار خودرو است که اکنون در اختیار سازمان مرکزی مانند گوگل برای نقشه برداری از جاده ها است.
شبکه Hivemapper تنها در چند ماه 8 درصد از جاده های جهان را بازنگری می کند. این یک پیاده سازی دنیای واقعی Web3 در Solana است. این ابتکارات امکان سنجی و اهمیت استفاده از فناوری بلاک چین کم هزینه و مقیاس پذیر برای ایجاد راه حل های نوآورانه را نشان می دهد. توسعه دهندگان در سراسر جهان بدون هیچ گونه قدرت مرکزی گرد هم می آیند تا مدل های کسب و کار موفقی با ارزش ملموس ایجاد کنند.
CT: هدف شما حل چالش های مقیاس پذیری در Web3 بود. چه ملاحظات معماری هنگام ساخت راه حل های دنیای واقعی بر روی پلت فرم های سطح 1 مهم است؟
RG: مزایای پردازش و اعتبارسنجی تراکنش های موازی اساسی است و مزایای متعددی را برای توسعه دهندگان و کاربران ارائه می دهد. سولانا با بهینهسازی سرعت با زمان بلوکهای ۴۰۰ میلیثانیه و تأییدهای تقریباً فوری، این ویژگیها را پیشگام کرد. ما از کاربران می شنویم که یک عمل قبل از تغییر برگه ها در Solana انجام شده است. این تجربه سریع و بدون درز باعث ایجاد اعتماد و رضایت کاربر می شود. همچنین هزینه های پایین تراکنش بسیار مهم است.

سازگاری و شکلپذیری نیز مهم هستند و به برنامههای مختلف اجازه میدهند با هم کار کنند. مدیریت غیرمتمرکز یک عنصر کلیدی است که طول عمر و قابلیت اطمینان را تضمین می کند. به عنوان مثال، در سولانا نزدیک به 3000 اعتبار سنجی داریم و بالاترین ضریب ناکاموتو در بین تمام بلاک چین ها 33 است. در حالی که دستیابی به این دستاوردها در یک شبکه غیرمتمرکز و با کارایی بالا چالش برانگیز است، اما از طریق کار سخت و نوآوری به دست آمده است.
چندین تصمیم معماری وجود دارد که راهحلهای دنیای واقعی را در بلاک چین ممکن میسازد. این معمولا یک ویژگی واحد نیست. این ترکیبی از ملاحظات مختلف معماری است که آن را قابل دوام و مقیاس پذیر می کند.
من همچنین فکر می کنم که شبکه های بلاک چین باید در چندین چرخه آزمایش شوند. این به توسعه دهندگان، کاربران و سرمایه گذاران این اطمینان را می دهد که شبکه با رشد اکوسیستم ها در شرایط چالش برانگیز بازار دوام خواهد آورد.
CT: بیایید به رویکرد Web3 در مورد دستگاه های تلفن همراه و پرداخت ها برویم. سولانا اقداماتی را برای ترویج سولانا پی انجام داده است. شما همچنین به تازگی گوشی Saga را راه اندازی کرده اید. چه انگیزه هایی در پشت این موضوع وجود دارد و این موضوع چگونه بر دنیای گسترده تر موبایل و پرداخت تأثیر می گذارد؟
RG: تلفن Solana Saga نشان داد که فرصت بسیار خوبی برای تولیدکنندگان تلفن و سیستمعامل وجود دارد تا جعبهای ایجاد کنند که در آن توسعهدهندگان میتوانند هر آنچه را که میخواهند با مشوقهای توکن و بدون محدودیت در توکنهای تغییرناپذیر ایجاد کنند. از زمان انتشار Saga، اپل و گوگل موضع خود را در مورد دارایی های دیجیتال در فروشگاه های برنامه های خود ملایم کرده اند.
در گذشته زمانی که تسلا بازار جدیدی برای خودروهای الکتریکی ایجاد کرد، ابتکارات مشابهی را شاهد بودیم. این کار با رودستر آغاز شد که در ابتدا تنها چند هزار خودرو فروخت. اما با گذشت زمان آن را به یک محصول در دسترس تر در بازار انبوه تبدیل کرده است. در سالهای آینده شاهد روند مشابهی برای تلفنهای همراه Web3-friendly خواهیم بود و Saga تنها آغاز راه است.
از سوی دیگر، Solana Pay در تقاطع توسعه یک اکوسیستم پرداخت در دسترس تر و بازتر عمل می کند. اگر به وایت پیپر بیت کوین نگاه کنید، خواهید دید که هدف اولیه بیت کوین و ایده ارز دیجیتال تسهیل پرداخت های آنلاین غیرمجاز همتا به همتا بوده است. این اولین دیدگاه ارزهای دیجیتال بود.

هدف سولانا این است که با ارائه یک پلتفرم جایگزین، این غولها را قادر سازد تا چارچوبهای کاربر محور و برنامهپسندتری را اتخاذ کنند. در مورد خود Solana Pay; این برنامه به گونه ای طراحی شده است که هر توسعه دهنده را قادر می سازد ویژگی های پرداخت مبتنی بر کد QR را در زمینه های مختلف مانند سیستم های نقطه فروش، برنامه های تلفن همراه یا خدمات مبتنی بر وب یکپارچه کند.
این امر به ابتکاراتی مانند Decaf دامن زده است که بر حواله های بین المللی در بیش از 30 کشور تمرکز دارد. Sling، یکی دیگر از پلتفرم های سولانا، در مقیاس جهانی با Venmo رقابت می کند. طی چند سال آینده، میتوان انتظار افزایش راهحلهای مردمی و متمرکز بر شرکتها را داشت که از رمزنگاری برای پرداخت استفاده میکنند.
CT: بیایید در مورد توکن سازی دارایی در دنیای واقعی صحبت کنیم. اگرچه این رشته پتانسیل بسیار بالایی دارد، اما هنوز به طور کامل توسعه نیافته است. موانع در برابر پذیرش گسترده توکن سازی دارایی در دنیای واقعی چیست و چگونه می توان بر آنها غلبه کرد؟
RG: توکنسازی دارایی در دنیای واقعی فرصتهای بزرگی را به خصوص در صنایعی مانند املاک و مستغلات ارائه میدهد. استارتآپهایی مانند Parcl و Homebase پیشرو هستند، اما پذیرش آن زمان میبرد. به عنوان مثال، Homebase روی دارایی های فردی متمرکز شده است که توکن و تقسیم بندی شده اند تا بتوانید درآمد اجاره ای ایجاد کنید که برای همه در سطح جهانی قابل دسترسی باشد.
این حوزه در مورد ارائه داراییهایی است که مردم واقعاً میخواهند و سپس اطمینان حاصل کنید که روایت به اندازه کافی خوب است تا بینش را به دست آورده و کاربران را متقاعد کند که توکنسازی دارایی در دنیای واقعی اکنون امکانپذیر است. این ایده روی کاغذ محکم به نظر می رسد، اما اغلب برای اجرا زمان می برد و ما فقط به بنیانگذارانی برای این فضا نیاز داریم که در انتقال پیام خوب باشند و مهارت های محصول قوی داشته باشند. موفقیت به ایجاد پلتفرمهای قابل اعتماد، کاربرپسند و قابل اعتماد بستگی دارد که ارزش واقعی را به کاربران ارائه میکند و همچنین روایت را به کاربران هدف ارائه میکند.
طی چند سال آینده، تلاشهای جمعی تیمهای اختصاصی و عرضه پلتفرمهای نوآورانه احتمالاً باعث افزایش پذیرش و ایجاد حضور قدرتمند در بازار خواهد شد.
CT: چه استراتژی هایی می تواند خطرات مرتبط با اختلالات بالقوه یا مشکلات فنی در اکوسیستم Web3 را کاهش دهد؟
RG: توسل به سرزندگی [i.e., the guarantee that a protocol can exchange messages between the network nodes, allowing them to reach a consensus] و مسائل مربوط به قابلیت اطمینان برای اطمینان از عملیات بی عیب و نقص در برنامه های کاربردی دنیای واقعی ضروری است. صنعت از اشتباهات گذشته درس گرفته و راه حل هایی را برای به حداقل رساندن اختلالات اجرا کرده است. این برای پذیرش سازمانی بسیار مهم خواهد بود زیرا آنها می خواهند زیرساخت قابل اعتمادی را قبل از پذیرش این نوآوری در مقیاس ببینند.
شبکه هایی مانند سولانا در افزایش سرزندگی و به حداقل رساندن مشکلات احتمالی پیشرفت چشمگیری داشته اند. تلاشهای مشترک بین مشتریان اعتبارسنجی متعدد، راهحلهای متنوع و بهبود مستمر اکوسیستم منجر به افزایش ثبات و قابلیت اطمینان شده است. در حالی که فضای Web3 هنوز در حال تکامل است، تمرکز بر این جنبهها احتمالاً در طول زمان منجر به اعتبار بیشتر خواهد شد.

CT: چه چیزی را به عنوان بازار محصول مناسب برای پروتکل های لایه 1 و اکوسیستم Web3 گسترده تر توصیف می کنید؟ تجربه کاربری از نظر شما چگونه خواهد بود؟
RG: من فکر می کنم دو مرحله تناسب محصول-بازار وجود دارد. یکی از این موارد، جایی است که بنیانگذاران و توسعه دهندگان می توانند برای خود سرمایه گذاری کنند یا برای عرضه محصولات مناسب برای بازار محصول نهایی، بودجه دریافت کنند. و من معتقدم که به این سطح از تناسب محصول با بازار رسیده ایم. حتی در اعماق بازار نزولی، تیمهای با کیفیتی را میبینید که سرمایهگذاری میشوند، کسبوکار پیشرفت میکند و محصولات جدیدی عرضه میشوند.
سپس سطح دوم وجود دارد که تناسب محصول کاربر نهایی با بازار است. و من میتوانم بگویم این مرحلهای است که بیشتر ارزشی که کاربران به دست میآورند از خرید و نگهداری داراییهای سوداگرانه ناشی نمیشود، بلکه از مشارکت در شبکههایی است که در آن ارزش به کاربر تقسیم میشود. به همین دلیل است که صنایعی مانند DEPIN هنوز زنده هستند، حتی اگر 100 نمونه DEPIN وجود نداشته باشد. کاربران از سختافزار خود برای کسب درآمد در ارزهای دیجیتال با پشتیبانی از شبکهای استفاده میکنند که ارزش واقعی را به کاربران اضافه میکند. باید اعتراف کنم که هیجان انگیز و زود است.
نویسنده: Arunkumar Krishnakumar