رگولاتورها نتوانستند مقرراتی را تنظیم کنند و شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر بدون بررسی مناسب سرمایه گذاری کردند.
موج ارزهای دیجیتال در حال سرازیر شدن است و به نظر می رسد که گروه ارزهای دیجیتال (DCG) روز به روز لاغرتر می شود. اما بیایید واضح بگوییم: اپیدمی فعلی کریپتو شکست کریپتو به عنوان یک فناوری یا سرمایه گذاری بلندمدت نیست. مشکل DCG یکی از شکست های رگولاتورها و ناظران است.
از زمان آغاز به کار خود در سال 2013، Grayscale Bitcoin Trust (GBTC)، بزرگترین تراست بیت کوین (BTC) DCG در جهان، به سرمایه گذاران این فرصت را داده است که نرخ بهره بالایی – بیش از 8٪ – را صرفاً با خرید و وام دادن ارز دیجیتال به دست آورند. در DCG سرمایه گذاری کنید.
از بسیاری جهات، این شرکت خدمات بزرگی به صنعت کریپتو انجام داده است: سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال برای استارتآپها و سرمایهگذاران خردهفروش قابل درک و سودآور است. و در طول روند صعودی بازار کریپتو، همه چیز خوب به نظر میرسید، و کاربران سودهای پیشرو در بازار را دریافت میکردند.
اما با تغییر چرخه بازار، مشکل در انتهای دیگر قیف سرمایه گذاری – روشی که DCG سپرده های کاربران را اهرم می کند – آشکارتر شد. در حالی که به همه سوالات پاسخ داده نشده است، ایده کلی این است که نهادهای DCG سپرده های کاربران را به اشخاص ثالث مانند Three Arrows Capital و FTX قرض می دهند و ارزهای رمزنگاری نشده ثبت نشده را به عنوان وثیقه می پذیرند.
مربوط: داستان من از گفتن “من به شما گفتم” به SEC در FTX
پس از آن دومینوها به سرعت سقوط کردند. اشخاص ثالث فسخ کردند. ارز دیجیتالی که به عنوان وثیقه استفاده می شود غیر نقدی شده است. و DCG مجبور بود بیش از یک میلیارد دلار تماس های سرمایه ای برقرار کند – همان ارزش توکن FTT FTX که DCG برای حمایت از وام FTX پذیرفت.
DCG اکنون به دنبال تسهیلات اعتباری برای تسویه بدهی های خود است و در صورت عدم موفقیت، ورشکستگی فصل 11 قریب الوقوع است. این شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر ظاهرا طعمه یکی از قدیمی ترین تله های سرمایه گذاری شده است: اهرم. در اصل، وانمود میکرد که یک صندوق تامینی نیست، بدون بررسی مناسب به شرکتها سرمایه وام میدهد و ارزهای دیجیتال داغ را به عنوان وثیقه میپذیرد. کاربران با یک کیف خالی مانده اند.
در دنیای غیر رمزنگاری، مقرراتی برای جلوگیری از این مشکل وضع شده است. در حالی که این قانون کامل نیست، سرمایه گذاری در تمام سبد اسناد مالی، صورت های قانونی و افشاها، از خرید سهام و عرضه های اولیه عمومی گرفته تا تامین مالی جمعی را الزامی می کند. برخی از سرمایهگذاریها یا آنقدر فنی هستند یا آنقدر خطرناک هستند که تنظیمکنندهها آنها را محدود به سرمایهگذاران ثبتشده کردهاند.
چه چیزی را از دست دادم؟ مگر ما نگفتیم 500 میلیون دلار است؟ https://t.co/14FkXfiiyy
— آدام کوکران (adamscochran.eth) (@adamscochran) 25 نوامبر 2022
اما در کریپتو نه. شرکتهایی مانند سلسیوس و FTX اساساً استانداردهای حسابداری صفر را حفظ کردهاند و از صفحات گسترده و واتساپ برای مدیریت (سو) مدیریت مالی شرکتها و گمراه کردن سرمایهگذاران استفاده میکنند. گری اسکیل در مورد “نگرانی های امنیتی” حتی از باز کردن کتاب هایش خودداری کرد.
رهبران کریپتو که توییت می کنند «همه چیز خوب است» یا «به ما اعتماد کنید» یک سیستم پاسخگویی نیست. کریپتون نیاز به رشد دارد.
اولاً، اگر متولیان امر بخواهند سپرده بپذیرند، نرخ بهره بپردازند و وام بدهند، مانند بانک عمل می کنند. رگولاتورها باید این شرکت ها را به عنوان بانک تنظیم کنند، از جمله صدور مجوز، تعیین الزامات سرمایه، اجباری کردن حسابرسی های مالی عمومی و هر کاری که سایر موسسات مالی باید انجام دهند.
دوم، شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر باید بررسیهای لازم را روی شرکتها و ارزهای دیجیتال انجام دهند. موسسات و سرمایه گذاران خرد به طور یکسان – و حتی روزنامه نگاران – به عنوان نگهبان به VC ها روی می آورند. آنها جریان سرمایه گذاری را نشانه مشروعیت می دانند. VCها پول و نفوذ زیادی دارند که نمی توانند کلاهبرداری های اساسی، کلاهبرداری ها و طرح های پونزی را شناسایی کنند.
خوشبختانه ارز دیجیتال برای از بین بردن این مشکلات ایجاد شد. افراد به بانک های وال استریت یا دولت برای اجرای عدالت اعتماد نداشتند. سرمایه گذاران می خواستند امور مالی خود را کنترل کنند. آنها می خواستند واسطه های گران قیمت را حذف کنند. آنها خواهان وام و استقراض مستقیم، ارزان و همتا به همتا بودند.
بنابراین، برای آینده کریپتو، کاربران باید در محصولات DeFi سرمایه گذاری کنند تا وجوه متمرکزی که توسط دیگران مدیریت می شوند. این محصولات به کاربران کنترلی میدهند که با آن میتوانند از وجوه خود به صورت محلی محافظت کنند. این نه تنها انحلال بانک ها را از بین می برد، بلکه تهدیدهای سرایت در صنعت را نیز محدود می کند.
مربوط: FTX ارزش استفاده از پلتفرم های DeFi را به جای نگهبان ها نشان داد
بلاک چین یک فناوری باز، شفاف و تغییرناپذیر است. سرمایه گذاران به جای تکیه بر سخنگویان، می توانند با چشمان خود نقدینگی یک شرکت، دارایی های آن و نحوه تخصیص آنها را ببینند.
DeFi همچنین عوامل انسانی را از سیستم حذف می کند. علاوه بر این، اگر سازمان ها بخواهند از خود بیش از حد استفاده کنند، فقط می توانند این کار را تحت قوانین سختگیرانه یک قرارداد هوشمند خودکار انجام دهند. زمانی که سررسید یک وام است، قرارداد به طور خودکار کاربر را منحل می کند و از تصاحب کل صنعت توسط یک سازمان جلوگیری می کند.
منتقدان کریپتو متوجه خواهند شد که انفجار احتمالی DCG تنها شکست دیگری از یک صنعت ناپایدار است. اما آنها این واقعیت را نادیده میگیرند که مشکلات صنعت مالی سنتی، از بررسی ضعیف تا سرمایهگذاریهای بیش از حد اهرمی، ریشهای چالشهای پیش روی ارزهای دیجیتال امروزی هستند، نه خود ارزهای دیجیتال.
برخی نیز ممکن است شکایت کنند که DeFi در نهایت غیرقابل کنترل است. اما طراحی باز و شفاف آن به اندازه کافی انعطاف پذیر است تا کل صنعت مالی را به سمت بهتر شدن تکان دهد، دقیقا به همین دلیل.
موج ممکن است در جریان باشد، حداقل در حال حاضر. اما سرمایهگذاریهای هوشمندانه در امور مالی غیرمتمرکز امروز به این معنی است که ما میتوانیم بلافاصله پس از آمدن سیل بعدی – و این بار با لباس شنا – دوباره به داخل آن شیرجه بزنیم.
این مقاله فقط برای اهداف اطلاعاتی عمومی است و در نظر گرفته نشده است و نباید به عنوان مشاوره حقوقی یا سرمایه گذاری تلقی شود. دیدگاهها، نظرات و دیدگاههای بیانشده در اینجا صرفاً متعلق به نویسنده است و نیازی به بازتاب یا ارائه دیدگاهها و نظرات Cointelegraph نیست.
نویسنده: Giorgi Khazaradze