چه داده های مرورگر باشد و چه اطلاعات حساس، دنباله حلزون دیجیتال ما اغلب درست زیر بینی ما پیش بینی و به اشتراک گذاشته می شود، اما عواقب آن واضح تر می شود.
همانطور که مردم در دنیای آنلاین حرکت می کنند، کنترل سرنوشت خود را از دست داده اند – یعنی کنترل هویت دیجیتال خود را. اما با افزایش تعاملات ما، افزایش آگاهی در مورد خطرات بالقوه مرتبط با داده های ما به طور فزاینده ای حیاتی می شود.
چه داده های مرورگر باشد و چه اطلاعات حساس، دنباله حلزون دیجیتال ما اغلب درست زیر بینی ما پیش بینی و به اشتراک گذاشته می شود، اما عواقب آن واضح تر می شود. نقض اطلاعات اخیر MGM منجر به ضرر حدود 100 میلیون دلاری شد و مشتریان بیشماری را تحت تأثیر قرار داد. ارائه دهنده ورشکستگی Kroll، FTX، Genesis و BlockFi اعلام کردند که داده های مشتریانشان در پی یک حمله امنیت سایبری به بیرون درز کرده است. در حالی که 74 درصد از این حملات از طریق مهندسی اجتماعی انجام شده است، Verizon همچنین دریافت که حجم حملات باج افزار در چند سال گذشته بیشتر از مجموع پنج سال گذشته بوده است.
در حالی که حاکمیت دیجیتال اغلب به عنوان یک فانتزی افراطی به تصویر کشیده میشود که مستلزم بازنگری کامل سیستم فعلی یا مهاجرت کامل به زیرساختهای غیرمتمرکز است، آیا باید برای بهبود نحوه اعمال کنترل افراد بر زندگی آنلاین خود افراط کنیم؟ در حالی که فناوری بلاک چین نویدهای قابل توجهی را ارائه می دهد، مراحل دیگری در مسیر حاکمیت وجود دارد که ممکن است برای کاربران اصلی قابل دسترس تر و قابل دسترس تر باشد.
حاکمیت و عدم تمرکز: تفاوت چیست؟
حاکمیت بستگی به این دارد که شما مالک و کنترل هویت آنلاین خود باشید و از ابزارهایی استفاده کنید که به طور کامل تحت کنترل شخص در هنگام تصمیم گیری در مورد اینکه چه کسی به اطلاعاتی که مالک و تولید می کنید دسترسی دارد. هیچ نیازی به یک مرجع بالاتر برای تأیید یا احراز هویت وجود ندارد زیرا آن مرجع شما هستید. اما حاکمیت چند وجهی تر از این است.
تکیه بر یک سازمان مستقل غیرمتمرکز (DAO) یا بلاک چین سخت کدگذاری شده برای تصمیمگیری، حق حاکمیت است، اما کنترل کاربر که دادههای آنلاین آنها را میبیند نیز حاکمیتی است. این به این دلیل است که حاکمیت یک منبع رقیب نیست. اگر به شخصی اجازه دسترسی به داده های خود را بدهید، می توانید این دسترسی را در هر زمانی لغو کنید.
در حالی که تمرکززدایی به اعمال کنترل نیز مربوط می شود، اما به این موضوع نیز مربوط می شود که به چه کسی اختیار داده شده یا توزیع شده است. چارچوب های غیرمتمرکز با هدف ایجاد اقدامات و تصمیمات ضد خطا از طریق شکستن وضعیت موجود فرهنگی ساخته می شوند: توزیع کنترل در شبکه ای از افراد مختلف به جای یک سازمان واحد مانند موسسات مالی سنتی یا شرکت های بزرگ مقیاس مانند اپل یا متا.
تمرکززدایی فعلی تا حد زیادی از طریق دفتر کل مشترک و مدل اجماع بیتکوین به دست میآید، اما متقاعد کردن رهبران فناوری جریان اصلی برای پذیرش کامل این سیستمهای غیرمتمرکز بسیار غیرعملی است. به زبان ساده، انگیزه وجود ندارد. شرکتها از تجملات مالی و عدم کنترل دولتی ناشی از مالکیت متمرکز بر پلتفرمها و کاربران خود لذت میبرند.
با این حال، تمرکززدایی مقیاس پذیر را می توان از طریق داده های مستقل و پردازش به دست آورد. این دو رویکرد بخشهای مختلفی از مزایای تمرکززدایی را ارائه میکنند: نسخه بیتکوین در مدیریت یک دولت مشترک بدون یک مقام مرکزی خوب است، و رویکرد حاکمیتی در مدیریت دولتهای فردی که میتوانند به طور ناامن به اشتراک گذاشته شوند، بهتر است.
بنابراین، پذیرش حاکمیت در واقع آسانتر است، زیرا میتوان آن را در مراحل مختلف انجام داد. پذیرش تمرکززدایی دشوارتر است، زیرا از مردم میخواهد دنیای آنلاین فعلی را رد کنند، جایی که هویت آنلاین خود را از طریق مرورگرها، برنامهها، نمایهها و سازگاری با دنیای غیرمتمرکز خارجی، اغلب گیجکننده، میسازند. تمرکز مالی از طریق رمزارز نمونهای از پتانسیل آن است، اما به اندازه کافی قانعکننده نیست تا پذیرش انبوه را افزایش دهد.
گرچه تمرکززدایی رهایی بخش است، اما در شکل فعلی آن نیز کاملاً محدود کننده است. اکوسیستم هنوز در حال بلوغ است. قبل از اینکه بتوانیم به دنیای غیرمتمرکز گسترش پیدا کنیم، رشد زیادی داریم که باید انجام دهیم و درک نظارتی باید تعریف کنیم.
استفاده از حاکمیت دیجیتال
خوشبختانه، تمرکززدایی تنها یکی از تکنیک های مورد استفاده برای دستیابی به حاکمیت است. حتی امروزه نیز برای مشارکت در حاکمیت دیجیتال، باید عوامل زیر را به شدت رعایت کنیم.
حق استفاده از داده های خود
نبرد برای کنترل بر دادههای ما توسط شرکتهایی که موانعی ایجاد میکنند تا کاربران را از دستیابی، درک، جابجایی یا استفاده بیدردسر از دادههای خود جلوگیری کنند، نمونهای است.
سناریویی را در نظر بگیرید که میخواهید همه پستهای فیسبوک خود را به Discord منتقل کنید. چگونه این امر محقق می شود؟ آیا یک مجموعه داده جامع دریافت میکنید یا فقط دادههایی که در پلتفرم در دسترس شما هستند؟ حق استفاده از داده های خود نیازمند رویکردی در دسترس و کاربر محور برای انتقال داده است.
ارزش ذاتی و استقلال داده ها
یکی دیگر از جنبههای حاکمیت دیجیتال حول توانایی دادهها برای حفظ ارزش و عملکرد مستقل، بدون توجه به زمینه یا احراز هویت پشت آن است.
اغلب اوقات، پلتفرمها دسترسی محدودی به دادهها ارائه میدهند و کاربران را به عملکردهای خاصی که با حسابهایشان مرتبط هستند محدود میکنند. این محدودیت، در اختیار داشتن دادهها را محدود میکند و استفاده از ارزش یا عملکرد ذاتی دادهها را بدون به خطر انداختن حریم خصوصی کاربر دشوار میکند.
حق کنترل دسترسی و استفاده از داده های خود توسط دیگران با گزینه های حفظ حریم خصوصی
حاکمیت دیجیتال همچنین در مورد حفظ کنترل بر افرادی است که می توانند به داده های شما دسترسی داشته باشند و از آنها استفاده کنند و از حریم خصوصی شما محافظت کنند. دنیای مرموز تبلیغات هدفمند نمونه ای از این دست است.
اغلب اوقات ما با تبلیغات بمباران میشویم، اما در تاریکی میمانیم که چرا یک تبلیغ خاص ما را هدف قرار میدهد. توانایی درک اینکه از چه مجموعه داده هایی برای ایجاد نمایه ما استفاده می شود و اینکه چگونه نتیجه گیری مرتبط بودن یک تبلیغ بخش اساسی از حاکمیت دیجیتال است. هوش مصنوعی می تواند نقش مهمی در این امکان ایفا کند که به کاربران امکان می دهد داده های خود را برای تعیین دلایل هدف گذاری تبلیغات جستجو کنند.
آیا ما برای حاکمیت دیجیتال آماده هستیم؟
در حالی که حاکمیت دیجیتال هدف است، تغییرات قابل توجهی را می طلبد که جامعه ما نمی تواند یک شبه به آن دست یابد. پیشرفتهایی در حال انجام است، اما قبل از تبدیل شدن به حاکمیت دیجیتالی قابل دسترسی، هنوز چیزهای زیادی باید حل شود. اگر افراد و شرکتها بتوانند با استفاده از ابزارهای مستقلتر، مسئولیت بیشتری برای حفاظت از دادهها بر عهده بگیرند، میتوانیم به یک واقعیت دیجیتال امن و منصفانه نزدیکتر شویم.
در این سفر به سوی حاکمیت دیجیتال، حق کنترل دادههای خود، ارزش ذاتی دادهها، و توانایی حفظ کنترل و حفظ حریم خصوصی روی دادهها، سنگ بنای آیندهای است که در آن افراد مسئول سرنوشت دیجیتالی خود هستند.
Arie Trouw یکی از بنیانگذاران XYO و بنیانگذار XY Labs است.
این مقاله از طریق حلقه نوآوری Cointelegraph منتشر شده است، یک سازمان بررسی شده متشکل از مدیران ارشد و کارشناسان که آینده را از طریق قدرت ارتباطات، همکاری و رهبری فکری در صنعت فناوری بلاک چین می سازند. نظرات بیان شده لزوماً منعکس کننده نظرات Cointelegraph نیست.
درباره حلقه نوآوری Cointelegraph بیشتر بیاموزید و ببینید آیا واجد شرایط عضویت هستید یا خیر
نویسنده: Arie Trouw