مالیات و گزارش ارزهای دیجیتال در ترازنامه شما متفاوت است. در اینجا نحوه ارزش گذاری ارز دیجیتال در ترازنامه آورده شده است.

در حال حاضر، هیچ استاندارد حسابداری برای دارایی های رمزنگاری وجود ندارد، بنابراین قوانین گسترده تری نسبت به استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی (IFRS) و شیوه های حسابداری پذیرفته شده عمومی (GAAP) برای حسابداری ارزهای دیجیتال اعمال می شود.

ترازنامه یکی از سه صورت های مالی اساسی است که کسب و کارها به همراه صورت های درآمد و جریان وجوه نقد به آن نیاز دارند. صورت‌های درآمد و جریان نقدی فعالیت اقتصادی یک کسب‌وکار را در یک دوره معین نشان می‌دهد، در حالی که ترازنامه نشان می‌دهد که کسب‌وکار چقدر دارایی دارد، آیا دارای حقوق صاحبان سهام و بدهی است.

ترازنامه همچنین به عنوان صورت وضعیت مالی شناخته می شود زیرا تصویر کاملی از وضعیت مالی یک کسب و کار ارائه می دهد. همچنین شامل هر ورودی گزارش از زمان شروع کار می شود. بنابراین، تراکنش‌های رمزنگاری که به‌ویژه بر وضعیت مالی یک کسب‌وکار تأثیر می‌گذارند، باید شامل شوند.

چرا ترازنامه لازم است؟

ترازنامه اطلاعات ارزشمندی در مورد سلامت مالی یک کسب و کار ارائه می دهد و مزایای قابل توجهی را ارائه می دهد. از آنجایی که ترازنامه ها معمولاً در پایان یک دوره گزارش مشخص تهیه می شوند، امکان مقایسه سال به سال عملکرد تجاری را فراهم می کنند. بنابراین، ترازنامه روشی قابل اندازه گیری برای پیگیری رشد و پیشرفت کسب و کار فراهم می کند.

ترازنامه همچنین امکان محاسبه نسبت های مالی کلیدی مانند نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام را فراهم می کند که نشان می دهد آیا یک کسب و کار می تواند بدهی های خود را با حقوق صاحبان سهام پرداخت کند یا خیر. همچنین شامل اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه سایر نسبت‌های کلیدی مانند دارایی‌های جاری و بدهی‌های جاری است که نشان می‌دهد آیا یک کسب‌وکار قادر به پرداخت بدهی‌های خود در 12 ماه است یا خیر.

در نهایت، ترازنامه امکان ارزیابی منطقی از کسب و کار را فراهم می کند. این می تواند هنگام جستجوی سرمایه گذاران (برای اثبات آنها بازده سودآور) یا به دنبال فروش تجارت مفید باشد.

چگونه ارزهای دیجیتال را در ترازنامه مدیریت می کنید؟

یکی از سوالات متداول هنگام تهیه ترازنامه این است که “کریپتو در ترازنامه کجا می رود؟” سوال است همانطور که قبلا ذکر شد، در حال حاضر هیچ ارجاع خاصی به حسابداری رمزنگاری در هر دو IFRS و GAAP وجود ندارد.

اما از آنجایی که ارزهای رمزنگاری شده به عنوان دارایی واجد شرایط هستند، اصول اساسی حسابداری دارایی ها هنگام تهیه ترازنامه حاوی تراکنش های رمزنگاری اعمال می شود. در اینجا چند نکته مفید وجود دارد:

هنگام خرید ارز دیجیتال با پول فیات

فعالیت‌های معاملاتی ارزهای دیجیتال باید مشابه فعالیت‌های معاملات سهام ثبت شوند. اگر شخصی بیت کوین (BTC) یا اتر (ETH) را خریداری کند، این دارایی های دیجیتال را می توان با ارزش بازار منصفانه دارایی ها در زمان خرید به ترازنامه اضافه کرد.

این در حساب دارایی شخص به عنوان بدهی منعکس خواهد شد. علاوه بر این، از آنجایی که ارز دیجیتال با ارز فیات خریداری می‌شود، حساب نقدی باید اعتبار قیمت خرید دارایی‌های کریپتو به دست آمده را نیز منعکس کند.

هنگام فروش ارز دیجیتال برای پول فیات

با این حال، زمانی که ارز دیجیتال فروخته می‌شود، حساب دارایی بستانکار می‌شود و با فروش ارز دیجیتال، مبلغ فیات دریافتی از حساب نقدی کسر می‌شود.

فرض کنید بین مقدار فروش ارز دیجیتال و مبلغ پرداخت شده برای آن (قیمت خرید اصلی) تفاوت قابل توجهی وجود دارد. در این صورت باید حساب سود سرمایه نیز بستانکار شود.

ثبت زیان های تحقق نیافته

بر اساس قوانین حسابداری GAAP برای دارایی های نامشهود، زیان کاهش ارزش قابل برگشت نیست حتی اگر دارایی از سطوح قیمت قبلی بازیابی شود. اگر یک کسب و کار بیت کوین را با ارزش منصفانه 500,000 دلار خریداری کند و متعاقباً این ارزش 100,000 دلار کاهش یابد، شرکت باید این ضرر را بپذیرد و دارایی های ارز دیجیتال خود را کاهش دهد تا کاهش ارزش را منعکس کند.

این درست است حتی اگر ارزش منصفانه بعداً به 600000 دلار افزایش یابد. زیان را نمی توان جبران کرد یا ارزش آن در ترازنامه افزایش یافت. ارزش کاهش ارزش (در این سناریو) بر اساس دستورالعمل GAAP در 400,000 دلار باقی خواهد ماند.

صرفه جویی در درآمد استخراج کریپتو

کسب‌وکارهای استخراج ارز دیجیتال باید مانند هر فعالیت درآمدزایی دیگری، سود ارزهای دیجیتال را در ترازنامه خود ثبت کنند. این به این معنی است که حساب های درآمد استخراج اعتبار خواهد شد. در مرحله بعد، دارایی دیجیتالی تازه ایجاد شده باید در دفاتر آنها با ارزش بازار منصفانه دارایی ثبت شود.

هزینه های انجام شده در طول فعالیت های معدنی نیز باید در نظر گرفته شود. به عنوان مثال، اگر پول نقد صرف پرداخت هزینه های ماینینگ می شود، باید به حساب نقدی واریز شود. سپس حساب دارایی مربوطه بدهکار می شود (خرید تجهیزات معدنی که نیاز به سرمایه گذاری و استهلاک دارند) یا در غیر این صورت به عنوان هزینه برای مواردی مانند مواد و آب و برق ثبت می شود.

استفاده از ارز دیجیتال برای پرداخت به تامین کنندگان

هنگامی که از ارز دیجیتال برای پرداخت به یک تامین کننده یا فروشنده استفاده می شود، این امر به عنوان یک واگذاری واجد شرایط است و بنابراین باید به همان روشی که فروش ارز دیجیتال (یعنی حساب دارایی اعتبار شده) ثبت شود. بنابراین، سود سرمایه ای به عنوان تفاوت بین هزینه و مبلغ دفتری دارایی شناسایی می شود.

به عنوان مثال، اگر شخصی 100 بیت کوین معادل 300000 دلار داشته باشد و ارزش منصفانه بیت کوین از آن زمان به 400000 دلار افزایش یافته است – اما به شرکت حسابدار رسمی که حسابرسی را انجام داده است به جای پول نقد، 400000 دلار بیت کوین به ارزش بیت کوین پرداخت کرده است – این مبلغ به صورت نقدی به حساب حرفه ای سپرده می شود. حساب هزینه خدمات در همین حال، 300000 دلار باید به حساب دارایی BTC واریز شود. باقی مانده 100000 دلار سپس به حساب سود سرمایه منتقل می شود.

مالیات بر ارزهای رمزنگاری شده

رعایت مالیات بخش مهمی از حسابداری ارزهای دیجیتال است. همانطور که قبلاً ذکر شد، فروش ارزهای رمزنگاری شده طبق قوانین جاری در مورد دارایی ها به منزله دفع سرمایه است.

سود و زیان سرمایه

زمانی که سود حاصل از واگذاری سرمایه بیشتر از قیمتی باشد که ارز دیجیتال خریداری شده است، ارز دیجیتال مشمول مالیات بر عایدی سرمایه است. اما اگر درآمد ایجاد شده کمتر از قیمت خرید باشد، متحمل ضرر سرمایه می شود. زیان سرمایه می تواند برای جبران سود سرمایه در سایر دارایی ها استفاده شود یا به سال مالی بعدی منتقل شود. در هر صورت می تواند بدهی مالیاتی فرد را کاهش دهد.

بدهی مالیات بر درآمد

هنگامی که شخصی با ارزهای رمزنگاری شده مانند BTC یا ETH پرداخت می شود، مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود. ارزش بازار ارز دیجیتال در زمان معامله باید برای حساب کردن سود معاملاتی فرد استفاده شود. همچنین شرکت ها موظف به پرداخت مالیات بر سودهای مذکور هستند.

مرتبط با: راهنمای مالیات بر ارزهای دیجیتال: راهنمای مبتدیان برای ثبت مالیات بر روی رمزارزها

زمانی که در صورت‌های مالی و گزارش‌دهی برای مقاصد مالیاتی تفاوت وجود دارد

مالیات و حسابداری ذاتاً به هم مرتبط هستند، اما قوانینی که برای هر دو اعمال می شود لزوماً در همه شرایط سازگار نیستند. به عنوان مثال، زیان های تحقق نیافته ارزهای دیجیتال مستلزم این است که ورودی های مجله تحت قوانین IFRS و GAAP نگهداری شوند، به ویژه برای شرایط کاهش ارزش که در آن هیچ کسر مالیاتی برای چنین زیان هایی وجود ندارد.

مالیات بر ارزهای دیجیتال می تواند پیچیده باشد، اما گزارش مالی برای اهداف حسابداری می تواند در برخی موارد حتی گیج کننده تر باشد. برای جلوگیری از سردرگمی، سوابق تراکنش‌های ارزهای دیجیتال به طور کلی بر اساس مالیات بر ارزهای دیجیتال به دو گروه تقسیم می‌شوند: تراکنش‌هایی که مالیات بر درآمد ایجاد می‌کنند و تراکنش‌هایی که مالیات بر عایدی سرمایه ایجاد می‌کنند.

مرتبط با: چگونه تراکنش های رمزنگاری را برای اهداف مالیاتی ردیابی و گزارش کنیم؟

رویدادهای مشمول مالیات بر اساس GAAP و IFRS

رویدادهای مشمول مالیاتی که موجب می‌شوند کسب‌وکارها بر ارزش بازار منصفانه دارایی، طبق GAAP و IFRS مالیات بر درآمد بدهکار شوند، به شرح زیر است:

بنابراین کلیه فعالیت های فوق باید به عنوان درآمد ناخالص سال ثبت شود. اینها به عنوان درآمد کسب و کار عادی مشمول مالیات می شوند، اما کلیه هزینه های عادی و ضروری ناشی از این فعالیت ها مشمول مالیات می شوند.

در مورد رویدادهایی که منجر به سود یا زیان سرمایه می شود، همه تراکنش هایی که تحت دسته واگذاری سرمایه ارز دیجیتال در ازای درآمد قرار می گیرند (و بر اساس هزینه متفاوت هستند) مشمول مالیات می شوند:

• فروش ارز دیجیتال
• صرافی ارزهای دیجیتال
• استفاده از ارز دیجیتال برای پرداخت به یک تامین کننده یا فروشنده

رویدادهایی که طبق GAAP و IFRS مشمول مالیات نیستند

تراکنش‌های ارزهای دیجیتال، که رویدادهای غیر مشمول مالیات هستند، معاملاتی هستند که به بدهی مالیاتی کسب‌وکار فرد کمکی نمی‌کنند. این شامل:

اساس مدیریت مالی محتاطانه، حسابداری دقیق سود و زیان است. نقش مهمی در حصول اطمینان از شفافیت و قابل اعتماد بودن گزارشگری مالی ایفا می کند. برای ذینفعانی مانند سرمایه گذاران، وام دهندگان و تنظیم کننده ها مهم است که عملکرد و سلامت مالی یک موسسه را ارزیابی کنند.

بر این اساس، حسابداری دقیق، انطباق با قانون را تضمین می‌کند و افراد، شرکت‌ها و سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا تصمیمات تاکتیکی بگیرند که می‌تواند منجر به پایداری و موفقیت بلندمدت شود.

نویسنده: Marcel Deer