در حالی که طرحهای پونزی بازدهی پول سرمایهگذاران آینده را وعده میدهند، در طرحهای هرمی درآمد از طریق استخدام جریان مییابد.
پونزی و طرح های هرمی
هر دو طرح با دادن وعدههای جذاب اما نادرست سرمایهگذاران را فریب میدهند و اکثر شرکتکنندگان در نهایت متحمل زیانهای مالی هنگفتی میشوند.
افراد می توانند با درک تفاوت هایشان از خود در برابر این طرح های تقلبی محافظت کنند. تفاوت های اصلی بین هر دو طرح عبارتند از:
پیامدهای قانونی شرکت در طرح های پونزی شامل اتهامات احتمالی کلاهبرداری، اختلاس و کلاهبرداری اوراق بهادار است. اگر مجرم شناخته شود، ممکن است مدت زندان به دنبال داشته باشد. مدت مجازات بستگی به دامنه جرم دارد.
قربانیان ممکن است غرامتی را در قالب جریمه های کیفری دریافت کنند و مجریان قانون ممکن است اموال و وسایل نقلیه ای را که از طریق فریب به دست آمده اند توقیف کنند. دادگاه ها همچنین می توانند برای جبران خسارات مالی قربانیان غرامتی را تعیین کنند.
قربانیان کلاهبرداری با طرح پونزی این امکان را دارند که یک دعوای مدنی برای بازیابی خسارت و پاسخگو نگه داشتن کسانی که از این طرح حمایت کردند، تنظیم کنند. برای محافظت از مشتریان و حفظ یکپارچگی بازار، آژانسهای نظارتی دائماً طرحهای هرمی را نظارت و بررسی میکنند. با این حال، سرمایه گذاران باید مراقب باشند و قبل از تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری، دقت لازم را انجام دهند.
طرح های هرمی در کریپتو
متأسفانه، شرکت های هرمی وارد فضای ارزهای دیجیتال شده اند و وسوسه ثروت سریع در این بازار در حال ظهور هستند.
طرحهای هرمی اغلب پرچمهای قرمز را برافراشته میکنند، زیرا وعده بازدهی فوقالعاده بالایی میدهند و به جای ارائه کالاها یا خدمات واقعی، بر جذب شرکتکنندگان جدید تأکید میکنند. عاملان طرحهای هرمی ارزهای دیجیتال اغلب فقط جزئیات کلی یا مبهم در مورد روشهای خود برای ایجاد بازده یا طرحهای سرمایهگذاری ارائه میکنند. با این حال، به دلیل نوسانات ذاتی دارایی های دیجیتال، هیچ تضمینی در دنیای ارزهای دیجیتال وجود ندارد. از هرگونه سرمایه گذاری که نوید سود می دهد باید اجتناب کرد.
کلاهبرداری های هرمی اغلب محصولات یا خدمات واقعی ارائه نمی دهند. اکثر درآمدهای این طرح از استخدام و سرمایه گذاری به جای عملیات تجاری واقعی حاصل می شود. علاوه بر این، طرحهای هرمی میتوانند طرحهای قیمتگذاری پیچیدهای را ارائه دهند که درک آنها دشوار است. اگر نمی توانید درک کنید که استراتژی چگونه سود ایجاد می کند، باید با احتیاط ادامه دهید.
یک نمونه شناخته شده از پونزی و طرح های هرمی OneCoin است که از سال 2014 تا 2017 فعالیت می کرد. این ارز دیجیتال با استفاده از فناوری پیشرفته بلاک چین به عنوان یک ارز دیجیتال پیشرفته به بازار عرضه شد. اما غیرشفاف بود و فاقد قابلیت های بلاک چین واقعی بود. هدف اصلی این برنامه جذب شرکت کنندگان جدید با ارائه جوایز قابل توجه به کسانی بود که در بسته OneCoin سرمایه گذاری کردند و شرکت کنندگان جدیدی را وارد کردند.
طرح هرمی چیست؟
یک طرح هرمی یک طرح سرمایه گذاری غیر صادقانه است که افراد را با ادعای سودهای کلان، معمولاً با استخدام شرکت کنندگان جدید، فریب می دهد.
افراد درگیر در یک طرح هرمی ملزم به انجام یک سرمایه گذاری مالی اولیه هستند و به جای مشارکت در فروش واقعی محصول یا خدمات، تاکید اصلی آنها بر متقاعد کردن دیگران برای تبدیل شدن به بخشی از این طرح است. یک ساختار هرمی سلسله مراتبی با استخدام های جدید ایجاد می شود که مسئول جذب افراد جدید هستند که مشارکت کنندگان بیشتری را به همراه خواهد داشت. شرکتکنندگان اولیه اغلب برای سود خود از سرمایهگذاران بعدی مبالغی دریافت میکنند که ظاهر شکوفایی را نشان میدهد.
از آنجایی که یافتن شرکای جدید برای حمایت از هرم در حال گسترش دشوارتر می شود، طرح های هرمی ناپایدار و محکوم به شکست می شوند. کسانی که در بالاترین سطح سود قرار می گیرند، زمانی که در نهایت سقوط کنند. این اغلب به ضرر کسانی است که از سلسله مراتب پایین تر هستند و سرمایه گذاری های خود را از دست می دهند. طرح های هرمی به دلیل ماهیت استثماری و آسیبی که به قربانیان بی گناه وارد می کند در بسیاری از کشورها ممنوع است.
طرح های هرمی از همان مدل بازاریابی چند سطحی (MLM) استفاده می کنند. با این حال، شرکت کنندگان MLM می توانند هم از فروش این محصولات و هم از جذب اعضای جدید کمیسیون دریافت کنند. در مقابل، محصولات یا خدمات قانونی اغلب در طرحهای هرمی گنجانده نمیشوند و تاکید بر جذب شرکتکنندگان بدون ارائه ارزش واقعی است.
پرونده Telexfree نمونه ای از یک طرح هرمی در بخش مالی است. اگرچه Telexfree که از سال 2012 تا 2014 فعالیت می کرد، هدفش ارائه خدمات تلفن اینترنتی بود، اما هدف اصلی آن جذب شرکت کنندگان بود. به سرمایه گذاران وعده سود زیادی در ازای درج آگهی های آنلاین و جذب اعضای جدید داده شد. هزاران نفر فریب خوردند تا این که این طرح در نهایت شکست خورد.
طرح های پونزی در کریپتو
طرحهای پونزی به دنیای ارزهای دیجیتال نفوذ کردهاند و از جذابیت پاداشهای سریع در این بازار در حال ظهور سرمایهگذاری کردهاند.
نمونههایی از طرحهای پولزی ارز دیجیتال عبارتند از PlusToken، کلاهبرداری عظیمی که سرمایهگذاران آسیایی را از میلیاردها دلار فریب داد و Bitconnect، یک پلتفرم وام دهی که در سال 2018 از بین رفت. این رویدادها ارزش احتیاط و شک و تردید را هنگام ورود به بازار ارزهای دیجیتال برجسته می کند. پول آسان گاهی اوقات می تواند نیت بد را پنهان کند. بنابراین، سرمایهگذاران باید یاد بگیرند که علائم هشداردهنده را بشناسند اگر میخواهند از خود در برابر این طرحهای متقلبانه محافظت کنند.
به طور معمول، این طرحها در مورد استراتژیهای سرمایهگذاری خود شفافیت ندارند و اغلب وعده بازدهی بسیار بالایی همراه با تضمین میدهند. آنها اغلب به شدت به سیستم های ارجاع متکی هستند، سرمایه گذاران را تحت فشار قرار می دهند تا سریع عمل کنند، و از ممیزی یا ممیزی نظارتی اجتناب می کنند.
طرح پونزی چیست؟
طرح سرمایه گذاری متقلبانه که به عنوان طرح پونزی شناخته می شود، سرمایه گذاران را با وعده سودهای بسیار بالا اغوا می کند.
طرح پونزی به نام چارلز پونزی نامگذاری شده است که با استفاده از این روش در اوایل قرن بیستم محبوبیت پیدا کرد. بر اساس این فرض گمراهکننده عمل میکند که بازده پرداخت شده به سرمایهگذاران قبلی ناشی از سرمایهگذاری شرکتکنندگان جدید است و نه از سود مشروع. از آنجایی که این طرحها فاقد پشتوانه قانونی فعالیتهای تجاری هستند، به مشارکت مستمر سرمایهگذاران جدید برای حمایت از پرداختها بستگی دارند.
طرح های پونزی به دلیل غیرشفاف بودن بدنام هستند و اغلب فقط اطلاعات مبهم یا نادرستی در مورد نحوه عملکرد آنها ارائه می دهند. این طرحها در نهایت غیرقابل اجرا میشوند و به ناچار با کاهش جریان سرمایهگذاران جدید از بین میروند و بسیاری از سرمایهگذاران را با زیانهای قابل توجهی مواجه میکنند. طرحهای پونزی به دلیل ماهیت تقلبی در اکثر حوزههای قضایی غیرقانونی هستند و مقامات به شدت آنها را دنبال میکنند تا از سرمایهگذاران در برابر آسیبهای مالی محافظت کنند.
یکی از معروف ترین طرح های پونزی در صنعت مالی توسط برنی مدوف ایجاد شد. طرح پونزی در سال 2008 پس از اعتراف به اداره یک شرکت سرمایه گذاری جعلی برای سال ها کشف شد. مدوف با تظاهر به اینکه یک شرکت سرمایه گذاری قانونی است و به آنها وعده سودهای مداوم و کلان می داد، مشتریان خود را فریب داد. اما به جای اینکه واقعاً پول سرمایه گذاران قبلی را سرمایه گذاری کند، از سرمایه گذاری های اضافی به عنوان اهرمی برای پرداخت پاداش به آنها استفاده کرد.
مدوف سالها صورتهای مالی تهیه میکرد تا به نظر برسد که در این طرح موفق بوده است. فروپاشی نهایی این سیستم در طول بحران مالی جهانی منجر به خسارات هنگفت برای صدها سرمایهگذار و یکی از بزرگترین تقلبهای مالی در تاریخ شد. مدوف بعداً به خاطر نقشش در این طرح پونزی بازداشت، مجرم شناخته شد و به 150 سال زندان محکوم شد.
نویسنده: Jagjit Singh